آموزش مقاله خوانی

آموزش خواندن مقاله

آموزش مقاله خوانی

آموزش خواندن مقاله

  • ۰
  • ۰

چند هفته پیش از من سؤال شد که آیا برای کسی که تلاش کرده است نوشته‌های خود را رها کند ، توصیه ای داشتم؟ - آنها نوشتند ، اما ارسال نامه به سرپرست آنها واقعاً دشوار بود. و به وضوح ، این یک مسئله بود. ارسال مطالب خاموش بخشی از انجام دکترا است و بخشی از هر کار علمی بعدی.

بنابراین من در مورد این احساس ناخواسته-به-بخشی-با-کلمات سوء استفاده کرده ام.

و باید اعتراف کنم ، ترک متن از موضوعی نبود که من درباره آن زیاد فکر کرده بودم. بنابراین من کاری را انجام دادم که همیشه هنگام شک و تردید انجام می دهم ، می خواستم ببینم چه چیزی ممکن است در آنجا باشد.

خوب ، هیچ چیز به خصوص مناسب نبود. چیزهای زیادی درباره انصراف از روابط وجود دارد. اما من نمی دانم که آیا این زاویه چیزی برای ارائه دارد؟

به نظر می رسد که تسلیم در مورد مشاوره روابط بر مرتب کردن خود تمرکز می کنید: بررسی اینکه انتظارات شما واقع بینانه است ، درک اینکه نمی توانید افراد دیگر را کنترل کنید ، از تثبیت شدن در نتایج خاص ، جلوگیری از تثبیت نتایج خاص ، باز بودن در تغییر ، عدم ترس از احساسات منفی ، انجام آنچه برای شما و ... خوب کار می کند، خیلی خوب است، و من مطمئن هستم که برخی از این هستم است مشاوره بسیار خوب است.

و من مطمئن هستم که رها کردن این کلمات می  تواند مربوط به احساسات منفی مانند ترس باشد و نگرانی در مورد بررسی شدن وجود داشته باشد. اما می دانید ، من یک دانشمند علوم اجتماعی هستم و می دانم که احساسات و رفتارها به مرور زمان شکل می گیرند ، و به طور کلی آنها نیز رابطه ای و ساختاری هستند. احساسات از جایی به وجود می آیند و جایی که اغلب اهمیت زیادی دارد.

با تفکر بیشتر در مورد جنبه های اجتماعی نوشتن آکادمیک ، من شروع به گوش دادن به برخی از خطوط جایگزین تفکر درباره عدم تمایل به بخشی از نوشتن کردم:

به طور کلی ، نوشتن یک کار آکادمیک با ریسک بالا است. در مورد کیفیت ظاهری نوشتن ما توسط کنکور ، داوران و موسسات ما داوری می شود. بنابراین نگرانی از چگونگی دیده شدن نوشتار ما ، در واقعیتهای زندگی دانشگاهی ، یک پایه محکم و منطقی دارد.

و ماهیت نظارت نیز به همان اندازه مهم است. روابط آموزشی، به ویژه کسانی که در نظارت، هستند ارزیابی داشته باشند. وظیفه سرپرست دکترا ارائه نقد سازنده است که به PhDer کمک می کند تا کلاه و لباس خود را به دست آورد. اما این رابطه بسته به شخص و تجربیات زندگی فردی آنها می تواند احساس خیلی کمتری از حمایت داشته باشد. مثلا -

اگر عادت دارید معادل تمام ستاره های طلا را بدست آورید ، پس از دریافت درمان تغییر مسیر نظارتی می توانید احساس بسیار بیشتری مثل هرگز خوب بودن نداشته باشید.
اگر شما به نقد کردن عادت دارید ، پس این فقط یکسان است و شاید فقط آرزو داشته باشید که ممکن است متفاوت باشد.
اگر قبلاً یا این مدت طولانی است که این نوع از روشهای آموزشی ارزشمند را تجربه نکرده اید ، ممکن است احساس ناعادلانه بودن از آنچه می دانید و چه کسی هستید باشد ، احساس کنید.
یا شاید شما فقط می خواهید متن کاملاً کامل باشد ، هیچ چیزی در مورد آن نمی توان گفت - و این واقعاً چنین نخواهد بود.
و البته سرپرستان می توانند کم و بیش ماهر باشند و کم و بیش صبور باشند.

همه این احتمالات حاکی از مکالمه آزادانه بین PhDer و ناظر در مورد بهترین راه مقابله با انتقاد است. این ممکن است دیر یا زود در روابط نظارت لازم باشد - و مطمئناً اگر کارها اشتباه پیش بروند. اما گفتگو اغلب به دلیل رابطه قدرت تعبیه شده در نظارت آسانتر گفته و انجام می شود. با این حال ، بحث در مورد عدم تمایل به نوشتن مقاله ممکن است ساده تر از بحث در مورد نقد باشد. و بدترین حالت ممکن است به بدترین حالت ممکن باشد - شاید به این صورت باشد که تغییر الگوهای تعامل فقط امکان پذیر نیست و باید راه هایی را پیدا کنید - ترجیحاً در شرکت سایر دکترا - برای مقابله با روند نقد.

اما شاید چیز دیگری در جریان باشد - ترکیب دیگری از تاریخ و موضوعات مرتبط با ساختاری که من نمی توانم بخاطر عدم تمایل به نوشتن احساس نوشتن تصور کنم.

و به نظر می رسد هر آنچه تصور می کنم در نهایت ادامه یابد ، باز هم به نویسنده متن تمایلی نیاز دارد تا خود کاری انجام دهد. درنهایت به نظر می رسد PhDer که به متن آویزان است ، باید تصمیم بگیرد کاری انجام دهد. (بله ، همه 12 پله پاپ!)

بنابراین چه چیز دیگری غیر از مکیدن آن می تواند باشد؟

خوب ، من تعجب نمی کنم که پیدا کردن شریک نویسندگی کار مفیدی نباشد. قبل از تصمیم گیری برای دور شدن از دکمه ارسال ، به کسی که اعتماد دارید ، اطلاعاتی را که باید برای ارسال ارسال کنید ، بخوانید. یا شاید شما می توانید وقتی می خواهید متن را ارسال نکنید ، نوعی سیستم پاداش را برای خود تنظیم کنید.

اما اعتراف می کنم ، من واقعاً توصیه های زیادی برای کمک به این مشکل ندارم. بنابراین ، در حرکت کلاسیک رسانه های اجتماعی ، اکنون می خواهم بگویم - شاید برخی از شما که این پست را می خوانید ، ممکن است چیزهای دیگری برای اضافه کردن داشته باشید. اگر تجربه نوشتن نامه های غیرقابل چاپ را تجربه کرده اید ، چه کارهایی برای شما انجام داده است؟ شما برای مقابله با این مشکل چه کاری انجام داده اید یا انجام داده اید؟

  • ۹۸/۰۹/۱۶
  • مقاله نویس

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی