این یک پست مهمان از دکتر جولی روولندز ، دانشگاه Deakin استرالیا است. جولی نگران مشکلات ایجاد شده توسط خواسته های نهادی برای عملکرد بیش از حد دانشگاهی است. شاید شما هم همینطور باشید.
dennis-olsen-548519-unsplash.jpg
اخیراً دفتر تحقیقات مرکزی دانشگاه من کارگاهی را برای دانشجویان دکترا که به دنبال شغل دانشگاهی و در دانشگاهیان شغلی اولیه هستند ، ترویج کرده است. این امر چیزی شبیه به "مدیریت انتظارات در مورد تدریس و تحقیق" بود. برگزارکنندگان این کارگاه ادعا کردند که این هدف برای ترغیب شرکت کنندگان به پیشرفت انتظارات معقول از معیارهای آموزشی و عملکرد پژوهشی و بارهای کاری است - نه هدفگذاری خیلی زیاد و نه هدف خیلی کم.
در چهره آن ، این یک چیز خوب است. با این حال ، بلافاصله زیر شرح کارگاه بیوگرافی ارائه دهنده قرار گرفت. در ده سال کوتاه ، و با بار کامل تدریس و تحقیق ، این دانشگاه بیش از 70 مقاله مروری بر روی همکاران (که هر سال 10 نفر است) منتشر کرده بود ، چندین دانشجو در مقطع دکترا را برای تکمیل نظارت می کرد و برنده بسیاری از کمکهای مالی بود. تصور این کار در نوع کار متعادل و زندگی خانگی سخت است که کارگاه در آن تبلیغ می کرد.
اثرات بالقوه این خلاصه نگارشی نشان داده شده توسط بیوگرافی ارائه دهنده قابل توجه است. دانشگاهیان حرفه ای در اوایل کار با من صحبت کردم که احساس کردم لیست دستاوردها پیام پنهان را نشان می دهد که این همان چیزی است که همه باید به آن دست یابیم و اگر اینگونه نباشیم ، یا به اندازه کافی کار نمی کنیم یا در حال شکست هستیم. این کاملاً مغایر با آنچه که این کارگاه به عنوان هدف خود اعلام کرده است نیست. همچنین مشرف بر ماهیت جداشدنی زیستی است. ما بلافاصله نمی دانیم که مجری چه رشته ای است و تأثیر آن بر ماهیت و شکل کار علمی آنها چیست. به عنوان مثال ، در برخی رشته ها مانند علوم ، سنت کوتاه کردن مقالات چند نویسنده به این معنی است که یک لیست طولانی از انتشارات احتمالاً بیشتر از ، مثلاً ، در علوم انسانی و علوم اجتماعی است که هنوز هم مقالات طولانی و نویسندگی مجرد وجود دارد. در دسترس بودن کمک هزینه ها و دانشجویان دکتری با توجه به رشته متفاوت است. جنسیت ، نژاد و طبقه اجتماعی نیز اثرات افتراقی قابل توجهی دارند.
مطالبات نهادینه شده برای عملکرد بیش از حد دانشگاهی نیز می تواند بخشی از مدلهای رسمی بار کاری آکادمیک باشد. هفته گذشته یکی دیگر از دانشگاههای استرالیا انگیزه های نقدی را برای مقالات بسیار استناد شده و حتی انگیزه های نقدی بزرگتر برای مقالات منتشر شده در ژورنال های بسیار معتبر اعلام کرد. چنین مشوق هایی چه به صورت پول نقد و چه از طریق وسایل دیگر ، برای الهام بخشیدن به موفقیت است اما فشار شدید است. این امر زمانی تقویت می شود که دانشگاهیانی که توانایی خروج از سطح تحقیق مطلوب را ندارند ، می توانند فقط انتصابات را تدریس کنند تا تأثیر آن بر نتایج ارزیابی تحقیق نگذارد.
در برجسته کردن این مثالها ، نمی خواهم دو دانشگاه خاص را به طور ناعادلانه تفکیک کنم. این شیوه ها در بسیاری از کشور های کشور گسترده است. نکته این است که ارتقاء توسط دانشگاهها از لیست های ایده آل از نتایج تحقیق می تواند به راحتی ، اگر سهوا ، به یک تقاضای نهادی برای بیش از حد آکادمیک تبدیل شود. آنچه در اینجا تبلیغ می شود یک سطح پایدار از نتایج تحقیق است که بسیاری (حتی اکثر دانشگاهیان) نمی توانند آرزوی دستیابی به آن داشته باشند. به خصوص توهین آمیز است زیرا چنین تقاضایی معمولاً چهار بعد را در بر می گیرد: کیفیت ، کمیت ، سرعت و مدت زمان. یعنی خروجی تحقیق باید از کیفیت بسیار بالایی برخوردار باشد ، خیلی سریع تولید شود ، باید مقدار زیادی از آن وجود داشته باشد و نیاز به ادامه دارد.
مطالبات نهادینه شده برای عملکرد بیش از حد دانشگاهی ، حتی اگر ناخواسته باشد ، به دلایل زیادی مشکل ساز است. چنین خواسته هایی این تصور را ایجاد می کند که همه افراد در زمین بازی های دانشگاهی به همان فرصت ها و مزایا دسترسی دارند - در شرایطی که وضوح اینگونه نیست و این که مشاغل و بازدهها در چه مواردی بطور مستقیم قابل مقایسه هستند آنها همچنین این تصور را ایجاد می کنند که موفقیت در یک مسیر صعودی صاف اتفاق می افتد هنگامی که این اتفاق در دانشگاه ها نادر است.
من به عنوان یک محقق سیستم های آموزش عالی می دانم که وضعیت برآمده از طریق تعالی تحقیقات یکی از دارایی های با ارزش برای بسیاری از دانشگاه ها است. با این حال ، افرادی که این تحقیق را انجام می دهند ، افرادی هستند که دارای همه آسیب پذیری ها و نقص هایی هستند که ناشی از این امر است. پیامهایی که از یک سو نشان می دهند که باید به چنین آسیب پذیری هایی اهمیت دهیم ، از طرف دیگر ارتقاء سطح عملکردی که برای بیشتر غیرواقعی است ، برای محققان اولیه کار بسیار مشکل ساز است ، به ویژه ، اما نه تنها. من فکر می کنم وقت آن است که بیشتر در این مورد صحبت کردیم.
آیا چیزی برای اضافه کردن دارید؟ از نظرات استفاده کنید ...
- ۹۸/۰۹/۱۶